میریام : دلم برای تو و نوشیدن یک چای داغ تو هوای سرد تنگ شده!! احسان : جلوی آینه ها هی لباس عوض کردن و بعد ِ ساعت ها ، رخت ِ عید پوشیدن برای شانه ی موها و حفظ حالت ِ خاص جلوی آینه با دست و بَست کوشیدن به پای خواسته ی دل نشستن و آنگاه ندای دل را با گوش جان نیوشیدن و بعد، شعر سرودن برای حضرت عشق و مثل چشمه ی پاکی زعمق جوشیدن تمام جان و توان را رباعی ای کردن و با بقیه ی جان عشق را خروشیدن چقدر ناب و عزیز است لحظه ی دیدار کنار عشق نشستن و چای نوشیدن ..
نوشته شده در دوشنبه 89/7/5ساعت
8:44 عصر توسط اعظم ابراهیمی نظرات ( ) |
Design By : Pars Skin |